انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Editor in chief noteسخن سردبیر44114709FAعبدالرسول سلمان ماهینیدانشگاه گرگانJournal Article20200203در ماههای اخیر، برای احترام گذاشتن به مرگ دلخراش رنگین پوستان آمریکایی، برای مدتی آزاداندیشان و آزادگان جهان پیش از آغاز فعالیتهای خود حدود 8 دقیقه زانو میزدند و سکوت میکردند. در واکنش به بیماری همه گیر کووید-19 نیز اندیشمندان، آگاهان و دلسوزان همگی در رسانههای اجتماعی و فضای مجازی از نابخردی انسان در برخورد با طبیعت سخن میراندند و جهانیان را به بازبینی روشها و منشها فرامیخواندند. این اقدامها ضمن بابرکت بودن، دارای حداقل دوآفت هستند: تکراری شدن و عادی شدن. یک ویژگی انسان که هم به نفع و هم به ضرر او عمل میکند، عادت کردن به همه چیز است! اما باید هشدار داد که عادت کردن به تخریب طبیعت گناهی نابخشودنی است که همگی باید از آن دوری جویند. به نظر میآید بیشینه مردم جهان به این نقطه رسیدهاند که دیگر استفاده نادرست از طبیعت و دستاندازی نابخردانه به آن بس است و از عادت کردن به آن باید و حتما جلوگیری کرد. اگر به وجود آمدن و گسترش این بلای همه گیر ناشی از کنار هم قرار دادن خفاشهای چینی و خفاشهای وارداتی غیر بومیو دست اندازی به زیستگاههای دوردست و تخریب آنها باشد، راه حل اصلی در جلوگیری از این رفتار نهفته است. اگر آتش سوزیهای مهیب در آمریکای شمالی و تغییر شرایط طبیعی و سیل در پاکستان و افغانستان و کشور خودمان و طوفانهای ویرانگر ناشی از تغییر اقلیمیاست که به دست انسان رقم خورده است، راه حل اصلی توبه و بازگشت به روشهای درست زندگی با طبیعت و در طبیعت است. به یادآوریم که این نابودی سراسری جهان دیگر پولدار و فقیر، سیاستمدار و مردم عادی و هنرمند و اندیشمند نمیشناسد و میان ایشان فرقی نمیگذارد. آیا تغییری عمده در این فرایند رخ خواهد داد؟ آیا مردم جهان پس از این، راه و روشی متفاوت در پیش میگیرند؟ جامعه شناسان و روانشناسان جهان باید به کمک آیند تا چگونگی تبدیل موارد یادشده را به <em>مسئله اجتماعی</em> تبیین کنند و نیازهای اجرایی آن را مشخص نمایند. دانیلین لوزیکی برای <em>اجتماعی شدن</em> یک مسئله (در اینجا جلوگیری از تخریب محیط زیست، بیماری کووید-19 و تغییر اقلیم) ۴ شرط زیرا را برشمرده است:
· دارای شرایط منفی باشد (برای مردم زحمت ایجاد کند، مسائلی مانند خشونت، آلودگیها، سرطانها)؛
· پدیدهای جدی، شایع و گسترده باشد (به عبارتی در کنار منفی بودن، تعداد بسیاری از افراد را درگیر کند، مانند بیکاری اکثر فارغالتحصیلان رشتههای محیطزیست، منابع طبیعی و کشاورزی)؛
· امید خوشبینانه به ارایه راهحل برای آن وجود داشته باشد؛ و
· امکان تغییر منطقی آن وجود داشته باشد (بحث هزینه- فایده تغییر و اجرای راهحلها، منطقی باشند).
حال، جامعه شناسان و روانشناسان و متخصصان محیط زیست و منابع طبیعی باید براساس چهارشرط یاد شده و یا هر شرط دیگری راه <em>اجتماعی شدن</em> مسئله را نشان دهند. متاسفانه میبینیم که علیرغم مرگ و میر روزانه ناشی از بیماری کووید-19 و تغییر اقلیم و سیل و طوفان، همچنان این مسئله اجتماعی نشده است و جهان نسبت به آنها واکنش موثری نشان نمیدهد!در ماههای اخیر، برای احترام گذاشتن به مرگ دلخراش رنگین پوستان آمریکایی، برای مدتی آزاداندیشان و آزادگان جهان پیش از آغاز فعالیتهای خود حدود 8 دقیقه زانو میزدند و سکوت میکردند. در واکنش به بیماری همه گیر کووید-19 نیز اندیشمندان، آگاهان و دلسوزان همگی در رسانههای اجتماعی و فضای مجازی از نابخردی انسان در برخورد با طبیعت سخن میراندند و جهانیان را به بازبینی روشها و منشها فرامیخواندند. این اقدامها ضمن بابرکت بودن، دارای حداقل دوآفت هستند: تکراری شدن و عادی شدن. یک ویژگی انسان که هم به نفع و هم به ضرر او عمل میکند، عادت کردن به همه چیز است! اما باید هشدار داد که عادت کردن به تخریب طبیعت گناهی نابخشودنی است که همگی باید از آن دوری جویند. به نظر میآید بیشینه مردم جهان به این نقطه رسیدهاند که دیگر استفاده نادرست از طبیعت و دستاندازی نابخردانه به آن بس است و از عادت کردن به آن باید و حتما جلوگیری کرد. اگر به وجود آمدن و گسترش این بلای همه گیر ناشی از کنار هم قرار دادن خفاشهای چینی و خفاشهای وارداتی غیر بومیو دست اندازی به زیستگاههای دوردست و تخریب آنها باشد، راه حل اصلی در جلوگیری از این رفتار نهفته است. اگر آتش سوزیهای مهیب در آمریکای شمالی و تغییر شرایط طبیعی و سیل در پاکستان و افغانستان و کشور خودمان و طوفانهای ویرانگر ناشی از تغییر اقلیمیاست که به دست انسان رقم خورده است، راه حل اصلی توبه و بازگشت به روشهای درست زندگی با طبیعت و در طبیعت است. به یادآوریم که این نابودی سراسری جهان دیگر پولدار و فقیر، سیاستمدار و مردم عادی و هنرمند و اندیشمند نمیشناسد و میان ایشان فرقی نمیگذارد. آیا تغییری عمده در این فرایند رخ خواهد داد؟ آیا مردم جهان پس از این، راه و روشی متفاوت در پیش میگیرند؟ جامعه شناسان و روانشناسان جهان باید به کمک آیند تا چگونگی تبدیل موارد یادشده را به <em>مسئله اجتماعی</em> تبیین کنند و نیازهای اجرایی آن را مشخص نمایند. دانیلین لوزیکی برای <em>اجتماعی شدن</em> یک مسئله (در اینجا جلوگیری از تخریب محیط زیست، بیماری کووید-19 و تغییر اقلیم) ۴ شرط زیرا را برشمرده است:
· دارای شرایط منفی باشد (برای مردم زحمت ایجاد کند، مسائلی مانند خشونت، آلودگیها، سرطانها)؛
· پدیدهای جدی، شایع و گسترده باشد (به عبارتی در کنار منفی بودن، تعداد بسیاری از افراد را درگیر کند، مانند بیکاری اکثر فارغالتحصیلان رشتههای محیطزیست، منابع طبیعی و کشاورزی)؛
· امید خوشبینانه به ارایه راهحل برای آن وجود داشته باشد؛ و
· امکان تغییر منطقی آن وجود داشته باشد (بحث هزینه- فایده تغییر و اجرای راهحلها، منطقی باشند).
حال، جامعه شناسان و روانشناسان و متخصصان محیط زیست و منابع طبیعی باید براساس چهارشرط یاد شده و یا هر شرط دیگری راه <em>اجتماعی شدن</em> مسئله را نشان دهند. متاسفانه میبینیم که علیرغم مرگ و میر روزانه ناشی از بیماری کووید-19 و تغییر اقلیم و سیل و طوفان، همچنان این مسئله اجتماعی نشده است و جهان نسبت به آنها واکنش موثری نشان نمیدهد!انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Feasibility Study for Nutrition of Two Varieties of Tomato in a Hydroponic System Using Vinasseامکانسنجی تغذیهی دو رقم گوجهفرنگی با استفاده از ویناس در کشت هیدروپونیک512114699FAمرتضی پورانوریدانشگاه آزاد اهوازابراهیم پناهپوردانشگاه آزاد اهوازخوشناز پایندهدانشگاه آزاد اهوازJournal Article20171105Vinasse, a waste material from the alcohol industry, is known as an environmental problem. This research was conducted to investigate the possibility of using Vinasse as nutrient for hydroponic cultivation of two tomato varieties Vilmorin and Cherry in sand culture in pots. The experiment was conducted as split plot in completely randomized design with six levels of Vinasse solution including 0, 5, 10, 15, 25 and 50 percent and one level of control treatment with complete nutrient solution of the brand “Kombi” in four replications. The studied parameters included the total number of green, yellow and dry leaves, stem height and diameter, chlorophyll a and b content, and the surface of leaves. The results showed that the usage of Vinasse significantly affected the number of green and yellow leaves, length and diameter, as well as leaf area. However, no significant effect was seen on chlorophyll a and b and total leaves. The usage of 25 percent of Vinasse increased total number of leaves, and green leaves by 42 and 29.4 percent respectively in the Cherry variety. The highest number of yellow leaves was observed in Vilmorin. Stem height and diameter increase in Vilmorin were 75 and 6.2 percent, and in Cherry were 79.8 and 4.4 percent respectively when 25 percent of Vinasse was applied compared to control. Hence, using Vinasse as a nutrient solution is possible with regard to the type of plants, amount of mixing, and the likelihood of pollution caused by this application.ویناس ماده زاید حاصل از صنعت الکلسازی بوده که در حال حاظر به عنوان یک معضل محیط زیست شناخته میشود. این پژوهش به منظور بررسی امکان استفاده از ویناس به عنوان محلول غذایی در کشت گوجهفرنگی در شرایط هیدروپونیک در بستر شنی بر روی 2 رقم گوجهفرنگی گلخانهای شامل ویلمورین و چری انجام شد. آزمایش بصورت طرح اسپلیت پلات در قالب کاملا تصادفی با 6 سطح ویناس شامل غلظتهای 0، 5 ،10، 15، 25 و 50 درصد و 1 تیمار شاهد از محلول غذایی کامل «کمبی» در چهار تکرار انجام شد. شاخصهای رشدی شامل تعداد کل برگ، تعداد برگ سبز و زرد، طول و قطر ساقه، سطح برگ و برخی صفات کیفی مانند میزان کلروفیلهای a و b ارزیابی شد. نتایج نشان داد که استفاده از ویناس اثر معنیداری بر روی تعداد برگ سبز و زرد، طول و قطر ساقه، همچنین سطح برگ داشت. لیکن اثر آن بر روی تعداد کل برگ و میزان کلروفیلهای a و b معنیدار نبود. کاربرد ویناس در سطح 25 درصد موجب افزایش تعداد کل برگ و برگهای سبز به ترتیب به میزان 42 و 4/29 درصد در واریته چری شد. بیشترین تعداد برگ زرد در واریته ویلمورین مشاهده شد. طول و قطر ساقه در واریته ویلمورین 75 و 2/6 درصد و در واریته چری 8/79 و 4/4 درصد در سطح 25 درصد ویناس نسبت به شاهد افزایش یافت. بنابراین امکان استفاده از ویناس بعنوان محلول غذایی با در نظر گرفتن نوع گونهی گیاهی، میزان اختلاط و آلایندههای احتمالی آن وجود دارد.انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Effect of Sewage Irrigation on the Accumulation of Heavy Metals in Soil and the Associated Health Risksبررسی تاثیر پساب بر انباشت فلزات سنگین در خاک و خطرهای بهداشتی آن1324114701FAمینا ارستدانشگاه کاشانمسعود نصریدانشگاه آزاد اردستانJournal Article20180219 Water crisis as one of the fundamental problems in arid and semi-arid regions like Iran, has pushed for more use of urban waste in agricultural sector. In order to assess the consequences of urban wastewater application in agricultural practices, concentrations of heavy metals zinc, copper, cadmium, lead, chromium and nickel in the soil and corn seeds were studied. We also focused on pollution accumulation, plant transfer risk and health risk. For this, three farm soil textures were used for surface irrigation, irrigation with saline water, waste water and those irrigated for 6 years in Qom Province. Wastewater application decreased cadmium and lead and increased concentration of other metals. The maximum increase in concentration was seen for nickel (mg/L7) and the minimum for copper (mg/L 2.31), respectively. The soil accumulation index for Chrome and nickel was larger than other elements. In addition, the mean transfer indices in corn effluent treatment were 4.03, 3.03, and 0.15 for cadmium, lead and Chrome respectively. Also, Cr, Cd and Cu in corn grains irrigated with wastewater was higher than the permissible limit for human consumption. Pb Risk Index in Corn for all consumers and cadmium risk factor for children was greater than 1. According to the results, it seems that the health risk factor offers a more conservative estimate of the risk of heavy metals compared to its standard subject to further studies.بحران آب یکی از مسایل اساسی مناطق خشک و نیمهخشک مانند ایران است. بنابراین استفاده از پساب شهری رو به فزونی است. در این راستا برای بررسی پیامدهای آبیاری با پساب شهری بر تعیین غلظت کل فلزات سنگین روی، مس، کادمیوم، سرب،کروم و نیکل در خاک و دانههای ذرت و محاسبهی شاخصهای انباشت آلودگی، انتقال گیاهی و شاخص خطر بهداشتی این عناصر، سه مزرعه با بافت خاک مشابه با آبیاری سطحی، شامل آبیاری با آب شور، آب چاه و آبیاری 6 ساله با پساب، در منطقه قم انتخاب شد. براساس نتایج، آبیاری با پساب، غلظت کادمیوم و سرب، را کاهش و غلظت سایر فلزات را افزایش داد. حداکثر افزایش غلظت عناصر در خاک پس از آبیاری با پساب، مربوط به نیکل (mg/L 7) و حداقل افزایش مربوط به مس (mg/L 31/2) بود. همچنین شاخص انباشت آلودگی خاک برای کروم و نیکل بزرگتر از عناصر دیگر بود. به علاوه در تیمار پساب بزرگترین میانگین شاخص انتقال به ذرت در کادمیوم (03/4) و سرب (03/3) و کمترین آن مربوط به کروم (15/0) بود. همچنین غلظت کروم، کادمیوم و مس در دانههای ذرت تحت آبیاری با پساب، از حد مجاز برای مصرف انسان فراتر بود. شاخص خطر سرب در ذرت برای همهی مصرفکنندگان و شاخص خطر کادمیوم در ذرت برای کودکان بزرگتر از 1 بود. با توجه به نتایج، به نظر میرسد شاخص خطر بهداشتی، برآورد محتاطانهتر از خطر فلزات سنگین، در مقایسه با حد مجاز استفاده از آن توسط گیاهان ارائه میکند که نیاز به بررسی بیشتر نیز دارد.انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Land Use Changes and Their Effects on the Value of Ecosystem Services in Hamadan- Bahar Plain: With Emphasis on Semi-Natural Areasروند تغییر کاربری اراضی و ارزش خدمات اکوسیستم در دشت همدان– بهار، با تاکید بر مناطق نیمهطبیعی2534114702FAمحمد ابراهیم رضاییدانشگاه محقق اردبیلیمرتضی برمکیدانشگاه محقق اردبیلیهادی ویسیدانشگاه شهید بهشتیJournal Article20171016This paper investigated the temporal variation in and implications of agricultural land use for ecosystem services in Bahar-Plain in Hamedan Province. Using aerial photographs of the year 1968 and Landsat images of the year 2016, land cover change and ecosystem service values (ESV) were studied for an area of 167 km<sup>2</sup>. There was a marked reduction of semi-natural lands by approximately 94% within 48 years, while the residential and industrial lands increased by over 631%. Upon the large decrease in semi-natural land areas, the greatest loss in ESV (12 million dollars) occurred as this service had the highest estimated coefficient for the area. In 1968 and 2016, the estimated cost for the total ecosystem services were 71.8 and 64.3 million dollars per year, respectively. This made it possible to estimate the loss of ESV due to land use change at 7.5 million dollars per year (9.38 dollars per hectare per year). Although, there was no significant change in ecological buffer zones, the average number of these areas decreased from 49.3 in 1968 to 34.3 in 2016. In conclusion, it is recommended that land use and land cover policy should be made for future economic development programs, along with the protection of natural and semi-natural areas as well as diversity. با هدف بررسی ارزش خدمات اکوسیستم و مقایسه تغییرات اراضی نیمه طبیعی و کاربری اراضی در بین سالهای 1347 و 1395 از تفسیر عکسهای هوایی و تصاویر ماهوارهای در 167 کیلومتر مربع از دشت همدان-بهار واقع در استان همدان بهره گرفته شد و سه کاربری زمین شامل زراعی، صنعتی-مسکونی و مناطق نیمهطبیعی مشخص و تغییرات صورت گرفته در سطح کاربری اراضی و تراکم مناطق نیمه طبیعی در بین و درون اراضی زراعی (مناطق بافر اکولوژیک) به عنوان دو شاخص موثر در ارزیابی ارزش اقتصادی خدمات اکوسیستم تعیین و ارزیابی شد. نتایج مطالعه نشان داد که در مقایسه کاربری اراضی در سال1347 با سال 1395 کاهش شدید در وسعت اراضی نیمهطبیعی و به همین نسبت افزایش وسعت کاربری صنعتی- مسکونی مشهود است .در مجموع کاهش 94 درصدی سهم اراضی نیمه طبیعی و افزایش 631 و 6 درصدی سهم صنعت و کشاورزی تغییرات شدیدی را در کاربری زمین نشان میدهد. این تغییرات در کل منجر به کاهش بیش از هفت میلیون دلار به صورت سالانه در ارزش خدمات اکوسیستم شده است (38/9 دلار در هکتار در سال). با این حال تعداد مناطق بافر اکولوژیک در دو سال مورد مطالعه تغییر معنیداری نکرده است، هرچند به هر حال کاهش اتفاق افتاده است، به صورتی که متوسط تعداد این مناطق از 3/49 در سال 1347 به 3/34 در سال 95 کاهش داشته است. در نهایت توصیه میشود نقشه راه مدیریتزمین جهت استفاده در برنامههایی توسعه اقتصادی آینده، همزمان با توجه به حفاظت از مناطق طبیعی و نیمه طبیعی و همچنین تنوع زیستی ترسیم شود.انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Capacity of Strategic Environment Assessment in Water Resources of Iranظرفیت سنجی ارزیابی راهبردی محیطزیست در بخش منابع آب کشور3546114703FAمریم جعفری نجف آبادیدانشگاه یزدمحمدرضا علمیدانشگاه یزداحد ستودهدانشگاه یزدحمید سودائیزادهدانشگاه یزدJournal Article20171111The purpose of this study is to identify internal factors (strengths and opportunities), external factors (weaknesses and threats) and strategies for capacity evaluation of environmental strategic assessment in water resources of Iran. For this purpose, interviews with experts and extensive studies of effective indicators at three levels of individuals, system, and organization were identified and used to develop effective management strategies. Using strengths, opportunities, weaknesses and threats at three levels (individuals, system and organization) in the form of Internal and External Factors Evaluation matrices, SWOT analysis was applied. Finally, strategies were scored using Quantitative Strategic Planning Matrix. Considering the importance of optimizing and protecting water resources in the current unsatisfactory conditions, and the results of SWOT and QSPM matrices, it is suggested that all existing capacities in the community be employed to carry out an ever-increasing environmental assessment to curb impacts of non-experts and short-sighted views in the executive level in water resources sector. We also suggest consideration of the infrastructure and capacities available for the implementation of the strategic environmental assessment in the context of national development programs in water resources to pave way for achieving a smoother sustainable development.تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل درونی (نقاط قوت و فرصت)، عوامل بیرونی (نقاط ضعف و تهدیدها) و تدوین استراتژی برای ظرفیتسنجی ارزیابی راهبردی محیطزیستی در بخش منابع آب کشور انجام گرفته است. بدین منظور با مصاحبه از خبرگان و مطالعات گسترده شاخصهای اثرگذار در سه سطح سیستمی، سازمانی و فردی مشخص شد و برای تدوین استراتژیهای مدیریتی کارامد به کار گرفته شد. سپس با وزنگذاری عوامل قوت، فرصت، ضعف و تهدید در سه سطح (سیستمی، سازمانی و فردی) در قالب ماتریس ارزیابی عوامل درونی و ماتریس ارزیابی عوامل بیرونی، با استفاده از ماتریس SWOT استراتژیهای مناسب تدوین شد و نهایتا با استفاده از ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی استراتژیها نمرهدهی شد. با توجه به اهمیت مدیریت بهینه منابع آب و حفاظت از منابع آبی در شرایط نامناسب کنونی و همچنین با توجه به مهمترین ضعفها و تهدیدهای اصلی ارزیابی راهبردی محیطزیستی در زمینه منابع آبی و نتایج حاصل از ماتریس SWOT و ماتریس برنامهریزی استراتژیک کمی پیشنهاد میشود که با به کارگیری تمام ظرفیتهای موجود در جامعه برای اجرای فزاینده ارزیابیهای محیطزیستی از نگرشهای غیرتخصصی و تک بعدی افراد ناآگاه به مسایل محیطزیستی در تصمیمات اجرایی کشور در بخش منابع آب پرهیز شود و نهایتا با در نظر گرفتن زیرساختها و ظرفیتهای موجود برای اجرایی شدن ارزیابی راهبردی محیطزیستی در متن برنامههای ملی توسعه در بخش منابع آب تمهیداتی صورت گیرد و نیل به توسعه پایدار هموارتر شود.انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Climatic Zoning Using Geographic Information Systems
(Case study: Kermanshah Province)پهنهبندی اقلیمی با استفاده از سیستمهای اطلاعات جغرافیایی GIS (مطالعه موردی: استان کرمانشاه)4756114710FAنسرین مرادی مجددانشگاه حکیم سبزواریمحمد باعقیدهدانشگاه حکیم سبزواریJournal Article20161103Climate is one of the most important factors affecting life and distribution of plants and animals in every geographical setting. This research was an attempt to identify climatic sub-regions of Kermanshah Province using factor analysis. After data analysis, six factors were distinguished based on correlation. Combination of these six factors (temperature, precipitation, humidity, cloud, thunder, wind and dust) explained about 90% of the climatic behavior of the study area. Using cluster analysis and integration method, the studied stations were divided into three climatic clusters. In De Martonne classification of Kermanshah Province, two types of semi-arid and humid climates were distinguished whereas applying Emberger classification, two types of cold semi-arid and cold semi-humid climates were found.یکی از عوامل مؤثر بر حیات در یک محیط جغرافیایی، نوع اقلیم آن است به طوری که پراکندگی انواع گیاهان و جانوران ارتباط تنگاتنگی با وضعیت اقلیمی هر منطقه دارد .به همین دلیل تقسیمبندی اقلیمی یا شناخت پهنههای اقلیمی بهمنظور برنامهریزی جهت بهرهبرداری بهینه و آمایش سرزمین ضروری میباشد. در این پژوهش سعی شده است، خرده نواحی اقلیمی استان کرمانشاه با روش تحلیل عاملی شناسایی شود. بعد از انجام تجزیه و تحلیلها بر روی دادهها، با توجه به همبستگی درون آنها در 6 عامل خلاصه شدند. مجموعه این 6 عامل (دما، بارش، رطوبت، ابر، تندر، باد و غبار) حدود 90 درصد رفتار اقلیمی منطقه مورد مطالعه را توجیه میکند. با اعمال روش خوشهبندی و روش ادغام وارد عناصر اقلیمی ایستگاه های مورد مطالعه به 3 خوشه اقلیمی تقسیم شد. در ادامهدر طبقهبندی دمارتن استان کرمانشاهبه دو نوع اقلیم نیمه خشک و مرطوب و در طبقهبندی آمبرژه به دو نوع اقلیم نیمه خشک سرد و نیمه مرطوب سرد تقسیمگردید.انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313DPSIR Model and its Capability in Formulating Environmental Indicators of Wind Erosion (Case Study: Reagan County)مدل DPSIR و قابلیت آن در تدوین شاخصهای محیطزیستی فرسایش بادی (مطالعه موردی: شهرستان ریگان)5768114704FAمینا بهنوددانشگاه اردکانمریم مروتیدانشگاه اردکانمحمدجواد قانعی بافقیدانشگاه اردکانJournal Article20180226The objective of this study was to introduce the DPSIR model and explain how to formulate environmental indicators to prevent the occurrence of environmental problems. With regard to population growth and the development of industries, followed by unfair exploitation of the environment and demands for it and the reduction of human benefits and income from the environment, decision-makers and planners are looking for a way to link the three aspects involved, namely economic, social, and environmental and to simplify complex environmental issues into a cyclic diagram that can identify root problems. Today, the DPSIR model is used as a tool for environmental measurement and assessment, that can be a proper management guide for planners and politicians. The DPSIR model has a set of diagnostic and analytical components that make the model more flexible. The DPSIR framework in research projects is usually aimed at supporting decision making. In the DPSIR approach, which consists of five separate, but interrelated components, implementations for the analysis of environmental problems, the process starts from distinguishing driving forces that give way to pressures, either directly or indirectly, which in a different time dimension, affects the performance of ecosystem functions, and human well-being leading to social responses. Using the DPSIR model, it is easy to develop environmental indicators in five categories and provide responses that are consistent with the environment, which can be used to prevent environmental damages.هدف از انجام این تحقیق معرفی مدل DPSIR و چگونگی تدوین شاخصهای محیطزیستی در جهت جلوگیری از بروز مشکلات محیطزیست میباشد. با توجه به رشد جمعیت و توسعه صنایع و به دنبال آن بهرهبرداری و تقاضاهای غیر عادلانه از محیط و کاهش منافع و درآمد انسان از محیط، تصمیمگیران و برنامهریزان به دنبال روشی برای برقراری ارتباط بین سه محیط درگیر ( اقتصادی، اجتماعی و محیطزیست) و ساده سازی مسایل پیچیده محیطزیستی به صورت یک نمودار چرخهای هستند که قادر به شناسایی مشکلات ریشهای باشد نه مقطعی و زودگذر. مدل DPSIR امروزه به طور چشمگیری به عنوان ابزاری برای اندازهگیری و ارزیابی محیطزیست استفاده میشود و این ابزار میتواند راهنمای مدیریتی مناسبی برای برنامهریزان و سیاستمداران باشد. مدل DPSIR مجموعهای از اجزای تشخیصی و تحلیلی به همراه دارد که خود باعث انعطاف پذیر شدن مدل میشود. چارچوبDPSIR در پروژههای تحقیقاتی معمولا با هدف حمایت از تصمیمگیری اعمال شده است. در رویکرد DPSIR که از 5 اجزای منفرد اما مرتبط با هم تشکیل شده برای تجزیه و تحلیل مشکلات محیطزیست، علتها از نیرومحرکه شروع و این نیروها در ادامه از طریق فشارها چه به طور مستقیم و چه غیر مستقیم و در بعد زمانی متفاوت تاثیراتی بر عملکرد توابع اکوسیستم در رفاه بشر و در نهایت منجر به پاسخهای اجتماعی میشود. با استفاده از مدلDPSIR به راحتی میتوان شاخصهای محیطزیستی را در 5 طبقه تدوین کرد و پاسخهایی منطبق با سازگاری محیط را داد که این پاسخها میتوانند در حکم پیشگیری از آسیبهای محیطزیستی قرار گیرند.انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Social-Ecological Systems Approach: A Strategy Towards Sustainable Environmental Managementرویکرد سیستمهای اجتماعی-اکولوژیک راهبردی به سوی مدیریت محیطزیستی پایدار6982114705FAمهجبین رداییدانشگاه تهرانبهرام ملک محمدیدانشگاه تهرانJournal Article20180911Social-ecological systems are dynamic and multi-level systems in which cultural, political, social, ecological, and technological components interact. Today, blindly pursuing the classic pattern of development and the stereotypical models, which do not take into account the ecological, social, and economic characteristics and complexities, has resulted in the detrimental effects on landscapes, causing ecological and social unsustainability. In this study, using a descriptive-analytical method and library research, a conceptual model and an appropriate-analytical framework were proposed to overcome environmental management challenges such as disregard of multiple scales, ignoring stakeholders’ perspectives, lack of adaptive management against sudden changes, use of inappropriate scales, institutional constraints, lack of empirical evidence and uncertainty. Results indicated that the new approach of social-ecological systems in planning and environmental management can provide the grounds for a progressive change in rational, authoritative, and sectoral planning and management towards democratic-oriented planning. The new approach includes change from the static to dynamic perspectives, attention to processes and trends in examining structures and functions, inclusion of holistic and systemic perspectives, development of common knowledge, involvement of the stakeholders, participation according to the philosophies of empowerment, equality and trust, training and social learning, adaptive capacity, adaptive governance, and monitoring systems. This new approach also provides a basis for sustainable management of the environment.سیستمهای اجتماعی-اکولوژیک سیستمهای پویا و چند سطحی هستند که در آنها عناصر فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، اکولوژیکی، تکنولوژیکی با یکدیگر تعامل دارند. امروزه با تبعیت از الگوی کلاسیک توسعه و پیروی کورکورانه از مدلهای کلیشهای که نسبت به خصوصیات و پیچیدگیهای اکولوژیکی، اجتماعی و اقتصادی بیاعتناست، اثرات مخرب سیمای سرزمین و ناپایداری اکولوژیکی و اجتماعی حاصل شده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی، مطالعات کتابخانهای و پژوهشهای انجام شده، مدل مفهومی و چارچوب تحلیلی مناسب، جهت فائق آمدن بر چالشهای مدیریت محیط زیست همچون عدم استفاده از مقیاسهای چندگانه، نادیده گرفتن دیدگاه گروههای ذینفع و ذینفوذ، عدم مدیریت سازگارانه در برابر تغییرات ناگهانی، کاربرد مقیاسهای نامناسب، محدودیتهای نهادی، کمبود شواهد تجربی و عدم قطعیت ارائه شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که رویکرد جدید سیستمهای اجتماعی-اکولوژیک در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست بر اساس نگرش مبتنی بر تغییر دیدگاه استاتیک به دینامیک و لحاظ فرایندها و روندها در بررسی ساختار و عملکرد، همچون استفاده از دیدگاه کلنگر و سیستمیک، توسعه دانش مشترک، درگیر نمودن گروههای ذینفع و ذینفوذ، مشارکت بر اساس فلسفههای توانمندسازی، برابری و اعتماد، آموزش و یادگیری اجتماعی، ظرفیت تطبیقی، حاکمیت تطبیقی و سیستمهای پایش میتواند یک تغییر پیشرونده در جهت حرکت از برنامهریزی و مدیریت بخشینگر، مقتدرانه و عقلایی به سمت برنامه ریزی با رویکردهای دموکراتیک و زمینهای، برای مدیریت پایدار محیط زیست فراهم آورد.انجمن ارزیابی محیط زیست ایرانمحیط زیست و توسعه2008-921X102020200313Different Approaches and Indicators of Ecosystem Vulnerability Assessmentرویکردها و شاخصهای مختلف ارزیابی آسیبپذیری بومسازگان8395114708FAشیرین زارعیدانشگاه محقق اردبیلیرئوف مصطفیزادهدانشگاه محقق اردبیلیزینب حزباویدانشگاه محقق اردبیلیاباذر اسمعلیعوریدانشگاه محقق اردبیلیJournal Article20190408Knowledge of the ecosystem vulnerability is one of the most important tools available to achieve sustainable management of soil and water resources. Besides, vulnerability assessment is considered as the prerequisite to provide effective management strategies and planning to minimize destructive effects of natural and human disturbances. The present research was conducted to review past studies on ecosystem vulnerability, collect and evaluate the used methods and to identify effective approaches for assessing the vulnerability, worldwide. The analysis showed existence of 14 methods for ecosystem vulnerability measurement. Without paying due attention to ecosystem sustainability and vulnerability, the environmental health of any ecosystem will always be threatened resulting in many irreparable losses. The results also showed that by identifying and applying enhancement factors of vulnerability, it is possible to prevent the development of destructive human activities and deterioration of natural ecosystems and their deviations from a healthy status. Our analysis showed many common aspects in the methods, including expert judgment, ranking and map production, and indices quantification. Irrational interference of human in the exploitation of natural resources have led to imbalance in the interrelations of environmental components. Considering the emergence of concepts and methods of vulnerability assessment at the watershed scale, extensive and more comprehensive research are required in different climatic, edaphic, land use, geologic and hydrological conditions.آگاهی از وضعیت آسیبپذیری بومسازگان از مهمترین ابزارهای موجود برای دستیابی به مدیریت پایدار منابع آب و خاک است. همچنین ارزیابی آسیبپذیری پیشنیاز ارایه راهکارهای مدیریتی و برنامهریزی مؤثر برای بهحداقل رساندن اثرات مخرب ناشی از آشفتگیهای طبیعی و انسانی محسوب میشود. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف مرور و بررسی مطالعات گذشته در مورد آسیبپذیری بومسازگان، جمعآوری و ارزیابی روشهای مورد استفاده در این مطالعات و نیز شناسایی رویکردهای کارآمد و مؤثر برای ارزیابی آسیبپذیری بومسازگانهای طبیعی در جهان انجام شد. جمعبندی مطالعات انجام شده نشان داد که در مجموع 14 روش مرتبط با موضوع تخصصی برای اندازهگیری آسیبپذیری وجود دارد. با توجه به مطالعات انجام شده، نتایج نشاندهنده این است که غالباً بدون توجه به پایداری بومسازگان و درجه آسیبپذیری، سلامت محیطزیست منطقه بهخطر میافتد و زیانهای جبرانناپذیر فراوان دیگری در آینده بهبار میآورد. همچنین نتایج نشان میدهد که از طریق تعیین و شناسایی عاملهای تشدید آسیبپذیری، میتوان از گسترش فعالیتهای مخرب بومسازگانهای طبیعی و انحراف از وضعیت سلامت آنها جلوگیری نمود. با بازبینی و تحلیل دقیق روشها، جنبههای مشترک متعددی از جمله استفاده از قضاوت کارشناس، رتبهبندی و تولید نقشه و تلاش برای کمیسازی آشاخصها بین اکثر روشها وجود دارد. دخالت غیرمنطقی انسان در بهرهبرداری از منابع طبیعی موجب نامتعادل شدن روابط نظاممند بین اجزای مختلف محیطزیست شده است. با توجه به نوپا بودن مفاهیم و روشهای ارزیابی آسیبپذیری در مقیاس حوزه آبخیز، انجام تحقیقهای گسترده و جامعتری در شرایط مختلف آب و هوایی، خاکی، کاربری اراضی، زمینشناسی و هیدرولوژی مورد نیاز است.